دولت پزشکیان اخیراً لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سلاحهای متعارف خاص (CCW) را به مجلس شورای اسلامی ارسال کرده است. این اقدام که تحت عنوان "گسترش دیپلماسی و تعامل بینالمللی" صورت گرفته، در واقع خطری جدی برای توان دفاعی کشور محسوب میشود و نشاندهنده ادامه روند خطرناک اعتماد یکجانبه به غرب است که در دولتهای قبل نیز بارها آزموده شده و نتیجهای جز تحریم و فشار بیشتر نداشته است.
کنوانسیون سلاحهای متعارف خاص (CCW) بهعنوان یکی از ابزارهای مهم حقوق بینالملل در حوزه تسلیحات نظامی شناخته میشود. این معاهده با عضویت 127 کشور، با هدف محدودسازی استفاده از سلاحهایی که میتوانند آسیبهای گسترده انسانی ایجاد کنند، طراحی شده است. همچنین، این معاهده شامل پنج پروتکل اصلی است که مسائلی مانند مینهای زمینی، سلاحهای آتشزا، سلاحهای لیزری کورکننده و مهمات باقیمانده از جنگ را پوشش میدهد. با این حال، تحلیل دقیقتر نشان میدهد که این معاهده بیشتر از آنکه به هدف اصلی خود در حفظ بشریت متعهد باشد، به ابزاری برای فشار سیاسی و اعمال استانداردهای دوگانه تبدیل شده است.
معاهدهای بدون ضمانت اجرا
یکی از بزرگترین نقاط ضعف کنوانسیون CCW، فقدان مکانیزمهای ضمانت اجرایی قوی است. این معاهده تنها کشورها را به "همکاری و مشورت" دعوت میکند و هیچ ساختار مشخصی برای اعمال تنبیهات یا نظارت جدی بر اجرای تعهدات معاهده ندارد. این موضوع سبب شده کشورهایی مانند آمریکا و اسراییل، با وجود مستندات فراوان در استفاده از تسلیحات ممنوعه مانند فسفر سفید، بدون هیچگونه تبعات جدی به اقدامات خود ادامه دهند.
نمونه بارز آن اسرائیل است که در جنگهای اخیر غزه و لبنان (2023) از فسفر سفید در مناطق مسکونی استفاده کرده است. این اقدامات بهطور گسترده توسط سازمانهای بینالمللی مانند دیدبان حقوق بشر و عفو بینالملل مستند شده، اما هیچ اقدام تنبیهی قابل توجهی علیه آن صورت نگرفته است. این در حالی است که عضویت در چنین معاهدهای برای کشوری مانند ایران میتواند بهانهای برای اعمال فشارهای حقوقی و سیاسی جدید علیه این کشور ایجاد کند.
خطرات عضویت ایران در CCW
1. ابزار سیاسی برای فشار یکجانبه
معاهدات بینالمللی، در ظاهر بهمنظور ایجاد شفافیت و نظم در روابط بینالملل طراحی میشوند، اما تجربه تاریخی نشان داده است که قدرتهای غربی از این معاهدات بهعنوان ابزاری برای فشار سیاسی علیه کشورهای هدف، بهویژه ایران، استفاده میکنند. همانند تجربه برجام که ایران باوجود پایبندی کامل به تعهدات خود، با خروج یکجانبه آمریکا از توافق و تشدید تحریمها مواجه شد، احتمال سوءاستفاده مشابه از کنوانسیون CCWنیز وجود دارد.
2. تفسیر گزینشی و دوگانه
یکی از مشکلات عدیده در معاهدات بینالمللی مانند CCW، امکان تفسیر گزینشی از مفاد معاهده است. قدرتهای بزرگ بهراحتی از تفسیر به رأی استفاده کرده و از مجازات اقدامات خود اجتناب میکنند. بهعنوان مثال، آمریکا و روسیه باوجود عضویت در این معاهده، همچنان به توسعه فناوریهای تسلیحاتی مانند سلاحهای لیزری ادامه میدهند. اما ایران، در صورت عضویت، میتواند با کوچکترین اقدام دفاعی، هدف اتهامهای حقوقی و سیاسی قرار گیرد.
3. محدودیت در توانمندیهای دفاعی
پیوستن ایران به پروتکلهای خاص این معاهده میتواند توسعه فناوریهای نوین دفاعی کشور را بهطور جدی محدود کند. برای مثال، پروتکل IV معاهده، توسعه و استفاده از سلاحهای لیزری کورکننده را ممنوع کرده است. چنین محدودیتی میتواند علیه سیستمهای پیشرفته دفاعی ایران مورد سوءاستفاده قرار گیرد، درحالیکه کشورهای دیگر، حتی اعضای معاهده، بهسادگی این محدودیتها را نادیده میگیرند.
4. زمینهسازی برای بازرسیهای نامتقارن
یکی از خطرات بالقوه پیوستن ایران به معاهده CCW، تعهدات مربوط به پروتکل Vدر زمینه مهمات باقیمانده است. این تعهد میتواند به درخواست بازرسی از تأسیسات و مناطق نظامی ایران منجر شود، امری که خطر استفاده از این بازرسیها برای جاسوسی و انتقال اطلاعات حساس به دشمنان بالقوه ایران را در پی دارد.
5. عدم تأمین امنیت ملی ایران
هدف اصلی معاهدات بینالمللی در حوزه نظامی و تسلیحاتی، ایجاد امنیت جمعی است. اما در منطقهای مانند خاورمیانه، که با وجود گروههای تروریستی و دولتهای متخاصم، چالشهای امنیتی متعددی وجود دارد، پیوستن به معاهداتی که از توانمندیهای دفاعی ایران میکاهد، امنیت کشور را بهطور جدی تهدید میکند. برای مثال، محدودیت در استفاده از مینهای ضدنفر که در پروتکل II معاهده پیشبینی شده، میتواند مرزهای ایران را در برابر تهدیدات تروریستی آسیبپذیرتر کند.
درسهایی از تجارب گذشته
ایران بارها در طول تاریخ، بهای سنگینی برای حسن نیت خود در پایبندی به معاهدات بینالمللی پرداخته است. تجربه معاهده NPT نشان داد که حتی در صورتی که ایران بهطور کامل به تعهدات خود پایبند باشد، کشورهای غربی از هیچ فرصتی برای اعمال فشار علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران فروگذار نمیکنند. این امر در مورد معاهداتی مانند FATF نیز صادق است، که بیشتر به ابزاری برای تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای مالی تبدیل می شوند.
سخنی با مجلس
مجلس شورای اسلامی باید با هوشیاری کامل به بررسی این لایحه بپردازد و با درس گرفتن از تجارب تلخ گذشته، از پذیرش تعهداتی که امنیت ملی را به خطر میاندازد خودداری کند. عضویت ایران در کنوانسیون CCW، با ساختار ضعیف، استانداردهای دوگانه و فقدان ضمانت اجرایی، صرفاً به ابزاری برای فشار بیشتر بر کشور تبدیل خواهد شد.
در شرایط حساس کنونی که ایران با انواع تهدیدات امنیتی در منطقه مواجه است، تصویب چنین لایحهای میتواند به تضعیف قدرت بازدارندگی و آسیبپذیری بیشتر کشور منجر شود. این اقدام دولت پزشکیان در عمل، نوعی "خلع سلاح یکجانبه" است که منافع امنیت ملی ایران را فدای لبخند موقت غربیها میکند.
نتیجهگیری
در نهایت، معاهده CCW، با ساختار حقوقی ضعیف، اعمال استانداردهای دوگانه و فقدان ضمانت اجرایی، نمیتواند منافع ایران را تضمین کند. در عوض، عضویت ایران در این معاهده میتواند به ابزاری برای فشارهای بیشتر و محدودیتهای یکجانبه تبدیل شود و برنامههای دفاعی کشور را تضعیف کند. در شرایطی که ایران با تهدیدات امنیتی گسترده در منطقه مواجه است، پذیرش این معاهده بدون دریافت تضمینهای عملی و امنیتی نمیتواند تصمیمی منطقی و هوشمندانه باشد. از این رو، ضروری است که تصمیمگیران کشور با دقت و دید بلندمدت به ارزیابی هزینهها و منافع احتمالی عضویت در این معاهده بپردازند و از ورود به سازوکارهایی که امنیت ملی را تهدید میکند، اجتناب کنند.