پزشکیان، رییس دولت ایران در مصاحبهای با خبرنگار اسپوتنیک روسیه که پیش از برگذاری دومین دورهی انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ انجام داد، در رابطه به روابط تهران با مسکو و پکن گفت:
«به دنبال تقویت روابط با روسیه و چین و حضور فعال ایران در گروههای بریکس و شانگهای بوده و امیدوارم روسیه و چین یاریگر ایران در مساله احیای برجام و رفع تحریمها باشند.»
در نگاه اول این اظهارات نویدبخش ادامهی سیاست گسترش روابط ایران با شرق است. سیاستی که در دورهی تحریمهای اقتصادی غرب، زمینهساز سرمایهگذاریهای گستردهی روسیه و چین در ایران بود. سرمایهگذاریهایی در زیرساختهای حملونقل، انرژی و بنادر که به مانند خونی تازه، جانی دوباره به اقتصاد تحریمزدهی ایران تزریق کرد.
اما اگر دقیقتر به گفتههای پزشکیان توجه کنیم، به وضوح نشانههایی آشکار از یک گروگانگیری عجیب را میبینیم. امری که در ابتدا گسترش روابط با چین و روسیه را نوید میدهد، اما در انتها خواهان احیای برجام با کمک این دو قدرت شرقی میشود. در واقع پزشکیان به وضح اعلام میکند اگر روسیه و چین با فشار به آمریکا در زمینهی احیای برجام به ایران کمک کنند، تهران روابط خود با مسکو و پکن را گسترش میدهد. سوی دیگر این سخن آن است که اگر برجام نباشد، رابطه با چین و روسیه نیز نخواهد بود!!!
این دیدگاه پزشکیان به وضوح نشانگرعدم درک وی نسبت به شرایط جدید دنیا میباشد. شرایطی که نظام تکقطبی بعد از فروپاشی شوروی به سرعت در حال جایگزینی با نظام چندقطبی با محوریت روسیه و البته چین است. نظامی که کشورهای دنیا تلاش دارند خود را در ائتلافهای منطقهای و بینالمللی جدیدی قرار داده تا از سلطهی نظامِ پیرِ تکقطبی غرب به رهبری آمریکا نجات پیدا کنند.
در این فضای جدید اما پزشکیان ۷۰ساله همچنان در دوران تکقطبی اسیر و خواهان بازگشت به برجام تقریبا هیچ است. برجامی که آشکارا براساس چهارچوبهای کنترلگر غربی طراحی و اجرا شده. در این راستا پزشکیان از روسیه و چین انتظار دارد که ایران را برای بازگشت به این چهارچوب یاری کنند. این دیدگاه مضحک مانند این است که از پلیس بخواهیم شرایط قتل را برای قاتل مهیا کند!!!
متاسفانه این گفته میتواند یک پالس منفی و مخرب برای روسیه و چین باشد. پالسی که مسکو و البته پکن را به این نتیجه میرساند که ایران به دنبال تقویت رابطه با غرب است و اگر گوشه نگاهی نیز به شرق دارد، به طمع استفاده از قدرت شرق برای بازگشت به برجام و گسترش روابط با غرب است. این موضوع یعنی ایران اولویت را غرب و شرق را تنها ابزاری برای رسیدن به این اولویت تعریف کرده.
در نظام نوپای چندقطبی، طرفها به دنبال متحدانی بهمنظور ائتلاف هستند که قابل اتکا بوده، به بلوغ سراب بودن وعدههای غرب رسیده، درک درستی از نظام بردهپرور غربی داشته و خواهان کشوری پیشرفته و مستقل باشند. مطمئنا کشوری که همچنان به دنبال بازگشت به چهارچوب غربیساز و شکستخوردهی برجام است، در این نظام جدید جایی ندارد و حتی غیرقابل اطمینان است.
با توجه به مطالب فوق، میتوان گفت پزشکیان از ابتدا سیاست خارجی ایران را عنصری روی به غرب تعریف کرده است که اگر از ظرفیتهای شرق نیز استفاده میکند، باز در راستای تعامل با غرب است. در این شرایط که ایران خود را در ساختار غرب تعریف میکنند، روسیه و چین نمیتوانند به سیاستهای تهران اعتماد کنند و در نتیجه نباید انتظار گسترش و حتی ادامهی سرمایهگذاریهای این دو کشور در زیرساختهای صنعتی-اقتصادی ایران را داشت.
گفتههای نسنجیدهی پزشکیان و نافهمی سیاسی وی، حتی قبل از ورود به پاستور، بخش قابل توجهی از فرصت پیشرفت اقتصادی ایران را به خطر انداخته است. خطری که نشات گرفته از نفهمیای است که پزشکیان بارها به آن تاکید کرده بود:
من میفهمم که نمیفهمم!!!
/پایان