بعد از ترور هنیه در تهران، مقامات ارشد کشور به جای تهدید عملی اسراییل در واکنش به حملهی امنیتی رژیم به تهران، ناگهان بعد از نزدیک به ۱ سال از آغاز ۷ اکتبر و حملات اسراییل به غزه، از لزوم آتشبس صحبت کردند. همزمان نیز آمریکا، مصر و قطر وارد عمل شدند و طرح آتشبسی را ارائه دادند. طرحی که به واسطهی آن و به اعتراف مقامات نظام، تهران دعوت به سکوت شد. ایران اعتراف کرد این اقدام آمریکا فریب بود. نهایتا نیز تهران مورد حملهی نظامی قرار گرفت. بعد از حملهی نظامی اسراییل به تهران، ستاد کل نیروهای مسلح، به فرماندهی سردار باقری، در بیانیهای، واکنشهای مبهمی به حملهی رژیم داشتند، اما در تاکید قوی و آشکار، از لزوم اجرایی شدن آتشبس در غزه و لبنان گفت. همزمان مصر وارد عمل شد و از طرح آتشبس ۱۰ روزه سخن میگوید. ظاهرا مانند دفعهی قبل، به مقاماتی در ایران، چه نظامی و چه سیاسی، ابزار لازم برای سکوت در مقابل اسراییل داده شده است. سکوتی که بعدا به اسم فریب امریکایی، میتوانند از تبعات آن فرار کنند. اما خدا به داد ایران برسد...... نتیجهی سکوت در برابر حملهی امنیتی به تهران، حملهی نظامی محدود به تهران شد. نتیجهی سکوت در برابر حملهی نظامی محدود به تهران، چه خواهد بود؟!!