امید و مرد دیوانه‌ی اسراییلی

4-دی-1403 / خواندن 6 دقیقه

 

وزیر جنگ اسراییل، کاتز، طی صحبت‌هایی در جمع افسران جامعه‌ی اطلاعاتی اسراییل، اعتراف کرد این اسراییل بود اسماعیل هنیه‌، رهبر سیاسی حماس در تهران را ترور کرد. این اولین‌بار است که یک مقام رسمی دولتی در اسراییل، به نقش رژیم در یک اقدام امنیتی در خارج از فلسطین اشغالی اعتراف می‌کند. اما چرا؟

  1. اولین دلیل را می‌توان موضوعات داخلی درنظر گرفت. بیش از ۱۴ ماه از آغاز جنگ در فلسطین اشغالی می‌گذرد. جنگی در ۳ جبهه‌ی غزه، لبنان و سوریه. علاوه بر فشار سیاسی، اقتصادی و نظامی وارده بر اسراییل، جامعه‌ی یهودیان ساکن فلسطین اشغالی نیز دیگر خواهان ادامه‌ی این جنگ نیستند. جنگی که با به صدا درآمدن آژیر خطر و شنیده شدن صدای انفجار، تاکنون سبب فرار بسیاری از اراضی اشغالی شده. اما شواهد سیاسی-نظامی نشان می‌دهد این جنگ به پایان خود نزدیک می‌شود. حزب‌الله در شمال آتش‌بس را پذیرفته است. دولت بشاراسد در سوریه سقوط کرده است. مذاکرات آتش‌بس با حماس، پیشرفت‌‌های محسوسی داشته. همه چیز نشان از پایان جنگ دارد. اما ناگهان شاهد فعال شدن جبهه‌ی یمن هستیم. انصارالله یمن که طی ۱۴ ماه گذشته با بستن تنگه‌ی عدن به ‌روی کشتی‌های تجاری مرتبط با اسراییل، فشار اقتصادی نسبتا قابل توجهی را به رژیم وارد کرده، اکنون مستقیما علیه اسراییل وارد عمل شد. طی روز‌های ۱۹ تا ۲۴ دسامبر ۲۰۲۴، انصارالله یمن، حداقل ۳ عملیات موشکی موفق علیه اسراییل در تل‌آویو اجرا کرده است. عملیات‌هایی که نشان از فعال شدن جبهه‌ی یمن و آغاز جنگی دیگر دارد. در واقع اسراییل خود را آماده‌ی پایان جنگ می‌کرد که نبردی دیگر آغاز شد. در این فضا است که تقویت روحیه‌ی جامعه و حتی ارتش اسراییل، اولویت پیدا می‌کند و باید به آن امید و اعتماد به نفس تزریق کرد. این اقدام توسط وزیر جنگ اسراییل انجام شد. از طریق اعتراف به اقدامات امنیتی-نظامی اسراییل در ورای مرزهای فلسطین اشغالی، حتی در ایران!!!
  2. دومین دلیلی که می توان برای این اعتراف در نظر گرفت، پیامی‌ست که مخاطب آن اول ایران و بعد یمن است. در فضای امنیتی و سیاسی، اگر دولتی دست به ترور در خاک کشور دیگر بزند، به‌منظور فرار از عواقب و واکنش‌های ناشی از آن، هیچ مسئولیتی بر عهده نمی‌گیرد. اما اکنون اسراییل مسئولیت ترور هنیه را برعهده گرفته است. البته که جامعه‌ی اطلاعاتی ایران، خود بر نقش اسراییل در ترور هنیه واقف است و حتی سپاه پاسداران مستقیما به آن اشاره کرده است. پس می‌توان گفت قصد اسراییل از این اعتراف، اطلاع‌رسانی نبوده است. به نظر می‌رسد اسراییل تلاش دارد سیگنالی به ایران بدهد. سیگنالی با این پیام: «اسراییل هیچ مرزی برای اقدام علیه ایران نمی‌شناسد و بدون توجه به واکنش احتمالی تهران، علیه منافع ایران در منطقه و حتی داخل کشور، هرگونه اقدام نظامی و امنیتی را انجام خواهد داد.» اگر به فضایی که وزیر جنگ اسراییل این اعتراف را در آن انجام داد، توجه کنیم، متوجه هم‌خوانی این تلاش احتمالی اسراییل با واقعیت می‌شویم. کاتز در تهدید علیه انصارالله، اعتراف به ترور هنیه در تهران کرد و  از دست‌های بلند اسراییل گفت!!! در واقع اسراییل تلاش دارد سیاست «مرد دیوانه» را اینبار علیه ایران و به صورت مستقیم بکار ببرد. سیاستی که اسراییل را کنش‌گری دیوانه و زنجیرپاره کرده به تصویر می‌کشد که بدون توجه به عواقب اقداماتش، عمل می‌کند و این یعنی هزینه‌ساز بودن و توقف‌ناپذیری اسراییل. به یاد داشته باشیم پیشتر نیز رییس موساد و تعدادی از مقامات ارتش اسراییل، خواهان حمله‌ی مستقیم به ایران در واکنش به عملیات‌های موشکی ارتش یمن بودند.

در یک نتیجه‌گیری کلی می‌توان گفت، اعتراف وزیر جنگ اسراییل به دست داشتن رژیم در تررو اسماعیل هنیه در تهران به دو دلیل انجام گرفته:

  1. تزریق روحیه به جامعه و ارکان نظامی-امنیتی اسراییل.
  2. اجرای سیاست «مرد دیوانه» علیه تهران تا ایران مجبور به اعمال فشار بر روی انصارالله یمن به‌منظور توقف حملاتش به اسراییل، شود.

راهکار:

سیاست مرد دیوانه اقدامی جدید از سوی اسراییل نیست. پیشتر و در اوایل جنگ غزه نیز، اسراییل از این سیاست علیه حماس و بعد حزب‌الله استفاده کرد. هدف این سیاست واقعی جلوه‌دادن خطر جنگ تمام‌عیار از طریق بالا بردن سریع تنش است. این سیاست تلاش دارد بدون ایجاد جنگ و از طریق اقدامات تنش‌زا، خطر جنگ را در دیدگاه مقامات کشور هدف، واقعی نشان دهد. در نتیجه،  اگر کشور هدف نیز روی به اجرای اقدامات تنش‌زا بیاورد، کنترل تنش را از دست اسراییل خارج می‌کند. این وضعیت سبب می‌شود که اسراییل اینبار خود در دام «تله‌ی جنگ» بیافتد و به دلیل نگرانی از وقوع جنگی دیگر، از افزایش سطح تنش علیه کشور هدف دست بکشد. بر همین اساس، ایران باید در پاسخ به هرگونه اقدام تنش‌زای اسراییل، واکنشی تنش‌زا و هم‌تراز داشته باشد. برای نمونه، ایران می‌تواند علنا و البته عملی، از انصارالله یمن حمایت تسلیحاتی کند و آشکارا محموله‌های تسلیحاتی را با اسکورت نظامی، به یمن بفرستد.